در هر صورت فروردین 98 هم تموم شد ؛ اگه خوب استفاده میکردم از روزهای زیباش الان حس افسوس و ای وای رفت نداشتم ولی وقتی فقط گذروندم حالا آآهش مونده رو دلم.

واقعا فایده نداره باید تلاش کنم ؛ تغییر کنم


خب اولین حرکتم این بود که میخوام یه کار خوب رو شروع کنم و کار کنم

اونم در راستای کار هنری هستش ؛ عروسک سازی


آخ از لحاظ روحی و معنوی بگم که شدیدا سقوط معنوی داشتم تو این روزای خوب
و در این راستا هم میخوام روزی یک ساعت سخنرانی گوش بدم 
میگن :وقتی آدم گناه میکنه ؛ این گناه باعث میشه عقب گرد بزنه و کند بشه
خودم تجربه کردم شدید ؛ واقعا هم گناه سرعت گیر عجیبیه


یه مدت بو مشکلات زیادی پیش اومد و من هی مدام این مشکلات تو سرم میچرخیدن و باعث میشد که کلا نشاط و سرزندگیمو از دست بدم و حتی کمی افسردگی
خب مشکلات بارشون سنگین بود
ولی چه فایده ؟ وقتی نتونم تو اوج سختی خودمو مدیریت کنم
الان میخوام به اتفاقات فکر نکنم
شاد باشم
زندگی کنم
زن که نشاط نداشته باشه ؛ به نظرم خونه هم افسرده میشه

برم شروع کنم ببینم چی میشه 
بالاخره درست میشم یا نه؟

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

کارخانه تولیدی مصنوعات ام دی اف دکارت فرکتال سیب باربری اوکی بار Jasmine رودخانه ماه Phillip farhadfery تکرار زندگی های من بیتا رایانه ساخت اپلیکیشن سفارش آنلاین غذا برای رستوران،فست فود و سوپرمارکت شبیه اسنپ فود